چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۴ - ساعت :
۱۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۴۵
ضرورت بازگشت به جایگاه تصمیم‌سازی

بازسازی امرملی با ایدهٔ میانه | نسخه ی سوم لاریجانی

بازسازی امرملی با ایدهٔ میانه | نسخه ی سوم لاریجانی
علی لاریجانی اولین مسئولیتش را در سن و سالی به عهده گرفت که امروز به آن نسل z می‌گوییم و برای آن همایش آسیب‌شناسانه برگزار می‌کنیم. از همان روز‌های نخست انقلاب او و هم‌نسلانش در کشمکش سیاست بوده‌اند و پخت‌وپز شده‌اند. لاریجانی بار‌ها زمین خورده و بلند شده است، هم تجربه‌ رد صلاحیت دارد هم تجربه‌ نقش‌آفرینی در رد صلاحیت، هم تجربه‌ شکست انتخاباتی دارد هم پیروزی.
کد خبر : ۷۰۸۰۰۵

بعد از قطعی‌شدن تشکیل شورای دفاع ذیل شعام، روز گذشته رسماً متن حکم مسعود پزشکیان برای انتصاب علی لاریجانی به‌عنوان دبیر شورای‌عالی امنیت ملی منتشر شد. لاریجانی پیش‌ازاین، یک‌بار در جایگاه دبیری شورا نشسته بود. مرداد 84 و بعد از انتخاب‌شدن محمود احمدی‌نژاد، او به‌عنوان دبیر شورای‌عالی امنیت ملی منصوب شد، اما اختلاف‌نظرهای او با محمود احمدی‌نژاد او را مجبور به خداحافظی با شعام کرد. او در سابقه فعالیت‌های خود، ریاست صداوسیما (72 تا 83) و ریاست مجلس (87 تا 99) را هم داشته است. او در دوران ریاست‌جمهوری حسن روحانی، مسئولیت پرونده چین را هم به عهده داشت. لاریجانی در سال‌های اخیر به‌عنوان مشاور رهبر انقلاب در دستگاه حکمرانی ایران فعالیت می‌کرد. در آخرین نمونه و در جریان دفاع 12 روزه ایران، مواجهه لاریجانی و تبیینی که از شرایط جنگی ارائه داد و همچنین نیفتادن او در دام سیاسی‌کاری‌های مرسوم، نقش مؤثری در تقویت و حفظ انسجام اجتماعی داشت. حالا پس از قطعی‌شدن گمانه‌زنی‌ها برای انتصاب لاریجانی به این سمت و با توجه ویژه به وضعیت آتش‌بسی که در آن قرار داریم، دبیر جدید می‌بایست چند دستور کار مهم و اولویت اصلی کشور را مدنظر قرار دهد.

حفظ انسجام و همبستگی ملی دستور کار  ویژه شعام باشد

بعد از بازنگری در قانون اساسی و تشکیل شورای‌عالی امنیت ملی، سطح وظایف و کارکردهای شورای‌عالی امنیت ملی، گسترد‌ه‌تر شد. اگر پیش‌ازاین شورای‌عالی دفاع تنها بر پیگیری امور جنگ متمرکز بود، شورای‌عالی امنیت ملی به مسائلی وسیع‌تر، ناظر به حفظ امنیت داخل کشور متمرکز است. طبیعتاً یکی از مهم‌ترین مسائلی که در حفظ امنیت ملی کارکرد مستقیم دارد، حفظ انسجام و همبستگی ملی‌ است. براین‌اساس، یکی از کارویژه‌های اصلی شورای‌عالی امنیت ملی، تصمیم‌گیری‌های صحیح برای حفظ انسجام ملی در شرایطی است که دشمن یکی از اهداف اساسی خود را بر فروپاشی اجتماعی جامعه ایران، متمرکز کرده است.

ضرورت بازگشت به جایگاه تصمیم‌سازی

نکته مهم دیگر آنکه در سال‌های اخیر و با توجه به وظیفه‌ای که شورای‌عالی امنیت ملی به عهده داشته، این گزاره را می‌توان بادقت و صراحت بیشتری مطرح کرد که شعام کارکرد خود را ازدست‌داده است، براین‌اساس یکی دیگر از وظایف حائز توجه شعام آن است که شورا مجدد در جایگاه تصمیم‌سازی و هماهنگی مسائل کشور قرار بگیرد، مسائلی که یا ذاتاً امنیتی‌اند یا اگر به آنها توجه نشود، برای کشور پیامد امنیتی خواهند داشت، توجه به این کارویژه‌ها موجب می‌شود که شعام به جایگاه اصلی خود برگردد.

تصمیم‌ برای آینده جنگ

طبیعتاً یکی از دستور کارهای جدید شعام، تنظیم و تصمیم‌گیری در مورد شرایط ایران در آینده است. اگرچه نمی‌توان به طور قطعی این گزاره را مطرح کرد که آیا ایران درگیر جنگی تازه خواهد شد یا خیر، اما این گمان هم چندان دورازذهن نیست. براین‌اساس ضروری است دبیر جدید شعام، تدبیر اندیشی‌های ویژه‌ای برای مواجهه احتمالی با شرایط جنگی اتخاذ کند.

پرونده‌های بین‌المللی با برنامه‌ریزی دنبال شود

در سطح بین‌المللی نیز ایران با چند پرونده و چالش مواجه است، احتمال فعال‌سازی مکانیسم ماشه و اقدامات واکنشی ایران برای جلوگیری از فعال‌سازی آن و در گام بعدی اعتراض به فعال‌سازی احتمالی یکی دیگر از موضوعاتی است که شعام باید تصمیمی درست درباره آن بگیرد. احتمال مذاکره با آمریکا نیز همان‌طور که دستگاه وزارت خارجه اعلام کرد، چندان دور از دسترس نیست، اما کلان مسئله‌ها و محورهای مذاکراتی، موضوعاتی هستند که لازم است شورای‌عالی در آن خصوص چهارچوب مشخصی برای تیم مذاکره‌کننده اتخاذ کند. تقویت و تحکیم روابط با همسایگان و کشورهایی مثل چین و روسیه که روابط کلیدی و اثرگذاری در سطوح مختلف با ایران دارند نیز موضوع دیگری است که لازم است شعام در جایگاه تصمیم‌گیری برای آن، چهارچوب تعیین کند.

هر تصمیم، پیوست رسانه‌ای داشته باشد

مهم‌ترین نکته آنکه تصمیمات شعام می‌بایست پیوست رسانه‌ای نیز داشته باشد. هر تصمیمی که از جانب شعام اتخاذ می‌شود باید ضمن آنکه با درنظرگرفتن نگاه افکار عمومی جامعه ایرانی، گرفته می‌شود، به اطلاع آنها هم برسد و افکار عمومی را در فضای ابهام‌آلود و عدم درک دقیق از تصمیمات جدید نیندازد.

 

لاریجانی سوم
 

از حکم دبیری شورای‌عالی امنیت ملی با امضای محمود احمدی‌نژاد تا بازگشت به همان جایگاه با امضای مسعود پزشکیان 20 سال فاصله است، 20 سال شمسی نه 20 سال نوری!
سیب دنیای سیاست برای علی لاریجانی، موافقان و منتقدانشان در این سال‌ها بارهاوبارها چرخیده است، امروز معمای امنیت در دولت را باید کسی حل کند که دیکته نانوشته نیست، کارنامه دارد و قابل قضاوت است؛ اما همچنان می‌تواند تغییر کند.


منتقدان معمولاً او را با یکی از این دو کاراکتر می‌شناسند، اصلاح‌طلبان با لاریجانی صداوسیما که انصافاً در کشیدن ترمز برخی دوم‌خردادی‌های رادیکال مؤثر بود و برخی اصول‌گرایان و انقلابی‌ها هم با لاریجانی برجام و مؤتلف با روحانی، اما شواهد و قرائن نشان می‌دهد احتمالاً با نسخه سوم لاریجانی طرفیم که نه لاریجانی یک است و نه دو و هم لاریجانی یک است و هم دو.
بیایید در آغاز کار خوش استقبال باشیم و از فرصت‌های این انتصاب جدید بگوییم و ویژگی‌های لاریجانی 3 را که کشور به آن‌ها احتیاج دارد و باید خود او هم مقوّم آن‌ها باشد مرور کنیم. نقد‌ها و چالش‌ها درباره‌ سوابق، ایده‌ها، افراد و تیم همکار و... بماند برای وقت دیگر که حتماً لازم است.

1- پختگی سیاسی: علی لاریجانی اولین مسئولیتش را در سن و سالی به عهده گرفت که امروز به آن نسل z می‌گوییم و برای آن همایش آسیب‌شناسانه برگزار می‌کنیم. از همان روز‌های نخست انقلاب او و هم‌نسلانش در کشمکش سیاست بوده‌اند و پخت‌وپز شده‌اند. لاریجانی بار‌ها زمین خورده و بلند شده است، هم تجربه‌ رد صلاحیت دارد هم تجربه‌ نقش‌آفرینی در رد صلاحیت، هم تجربه‌ شکست انتخاباتی دارد هم پیروزی. عمر سیاست‌ورزی‌اش مشحون از خاطرات پارادوکسیکال است، همان‌ها که برای ساخت برنامه چراغ برای او سوت و کف زدند در قم به سویش مهر پرت کردند، از آن طرف همان‌ها که برای چراغ و کنفرانس برلین فحش‌کشش کرده بودند، روزی برای ائتلاف و کاندیداتوری جلوی دفترش صف کشیدند. خود لاریجانی هم تغییروتحول زیاد داشته است، روزگاری در نقد مذاکرات روحانی جمله‌ قصار سرود و گفت مروارید غلطان دادیم و آب‌نبات‌چوبی گرفتیم و روزگاری شد مؤتلف اصلی روحانی در پروژه‌ برجام. هم تجربه‌ عزل یک‌باره توسط احمدی‌نژاد را در کارنامه دارد و هم سابقه‌ کاندیدای ریاست مجلس‌شدن توسط تیم او را آن هم چند ماه بعد از عزل و...

لاریجانی، موافقان یا منتقدانش می‌توانند در هرکدام از این قضایا مقداری حق داشته باشند و مقداری تقصیر. قصد این متن اما ارزش‌گذاری تاریخی آن ماجرا‌ها نیست، فقط باید بدانیم او سیاست‌مدار یک‌روزه نیست و همه‌ این فراز و فرود‌ها را دیده و ان‌شاءالله از همه‌ آن‌ها درس گرفته و حالا یک چهره‌ پخته‌ سیاسی است. چهره‌ای که می‌تواند مسیر رد صلاحیت با برچسب مدیر و مدبر نبودن تا دبیری شورای‌عالی امنیت ملی را یک‌ساله طی کند. 

2- هم تسلط تئوریک، هم توانایی رتوریک: لاریجانی احتمالاً از نسل در آستانه‌ انقراض سیاست‌مداران ایرانی است که عمق فکری، فلسفی دارد. این تسلط نظری و دقت در مباحث فکری می‌تواند برای یک سیاست‌مدار اندوخته‌ای بسازد که در دشواری‌ها از آن خرج کند. فهم تئوریک به فرد توان تحلیل می‌دهد. او فردی است که در فهم مسائل چهارچوب نظری دارد. ما می‌توانیم به این چهارچوب انتقاد داشته باشیم؛ اما نمی‌توانیم اصل آن را انکار کنیم. او یک لیبرتارین مسلمان است، یک محافظه‌کار کلاسیک که نگاه خاصی در فرهنگ و اقتصاد و سیاست دارد. این خصوصیت‌ها قابل‌نقد است؛ اما قابل‌انکار نیست، منتقد و حامی می‌داند با چه چیزی سروکار دارد. از سوی دیگر او توان ادبیات‌سازی و رتوریک قابل‌توجهی دارد. همان حرفی را که می‌خواهد بزند خوب می‌زند. ظهور و بروز متفاوت و درخشان لاریجانی در دفاع میهنی 12 روزه شاید به‌خاطر همین توانمندی اوست. افرادی دیگری هم بودند که در این روز‌ها تریبون پیدا کردند؛ اما کمتر دیده و فهمیده شدند. 

3- امکان بازسازی امر ملی از خاستگاه میانه: لاریجانی اقتضائات جنگ 12 روزه و شرایط پس از آن را می‌شناسد او می‌داند باید در نرم‌افزار و سخت‌افزار، در نظر و و عمل، امنیت را برای همه ایرانیان فراهم آورد؛ هم برای سوژه‌های چراغ هم برای مهربه‌دستان قم. او باید بداند و حتماً می‌داند امروز وقت دعوا‌های جناحی و سیاسی در داخل نیست. او می‌داند در عصری هستیم که معنای انقلابی‌بودن این است که بتوانیم یک نفر دیگر را از قشر خاکستری جامعه به صفوف مبارزان علیه نتانیاهو و ترامپ اضافه کنیم نه آنکه جبهه‌های داخلی جدید باز کنیم. او می‌داند پیش برد امر ملی در گسترش لایه‌ میانه و نفی رادیکالیسم است و این جز با تحول‌آفرینی در ابعاد ایجابی حکمرانی ممکن نیست. 

4- تجربه در سیاست خارجی: لاریجانی هم عرصه‌ سیاست را تجربه کرده است، هم مدیر فرهنگ بوده و هم در سیاست خارجی کنشگری داشته. سال‌ها عضویت در شورای‌عالی امنیت ملی، حضور در سرنوشت‌سازترین لحظات مذاکرات هسته‌ای، تجربه‌ دیپلماسی پارلمانی و... از او یک فرد صاحب تشخیص و باتجربه برای دوران پیچیده‌ مذاکرات و دیپلماسی ساخته است. 

فرهیختگان